ثمین

دفتر عشق(شعر)

یه شب یه روز یه ماه یه سال

ی عمره که می گردم  برپا

مثل یه کبوتربی پروبال

میرم همه جا

یه روز دیدم گم شددل وجونم

دورافتادم ازآشیونم

بی خونمونم سرگردونم

بیا به خوابم

------------

سلطان قلبم کجایی کجایی

رفتی زقلبم به شادی گشایی

دروازه های بهشت طلایی اما صدافسوس

رفتی وبردازکفم زندگانی

عشق وامیدمرا درجوانی

رفتی کجا ای که دردم ندانی دردم ندانی

-----------------

قربون میرم اون خداراخدارا

لطفش به هم میرسونه دلارا دلارا

حل میکنه رحم به اون مشکلارا

شکرت خدایا

گذشته دیگه گذشته گذشته

این فتنه ها بازی سرنوشته

+نوشته شده در برچسب:سلطان قلبم,حیران,ئداود,ثمین,,ساعتتوسط داوود الماسیان | |